Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/خوزستان کتاب «شرکت پل دزفول» (تاریخ‌نگاری جدید پل ساسانی) نوشته رضا مسعودی‌نژاد چاپ و منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب را انتشارات انسان‌شناسی در ۳۲۸ صفحه و با قیمت ۲۹۰ هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:

جرقه آغاز این مطالعه، یافتن مجموعه‌ای از اسناد دیده‌نشده وزارت امور خارجه بریتانیا درباره تاسیس و فعالیت «شرکت پل دزفول» بود که در خلال جنگ جهانی اول تاسیس و در سال ۱۹۲۳ میلادی به دولت ایران منتقل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با وجود اطلاعات پراکنده و گاه مغلوط روایی درباره این شرکت، تاکنون اطلاعات دقیق و مبسوط در این باره در اختیار نبوده است. مطالعه اسناد تازه‌یافته لزوم بررسی وضعیت پل ساسانی قبل از تأسیس «شرکت پل دزفول» را روشن کرد و آغازی بود بر یک پویش وسیع برای گردآوری مستندات تاریخی از آرشیوهای مختلف دنیا که برخی از آنها حتی به‌درستی در آرشیوها طبقه‌بندی نشده بودند. بخش اول این کتاب به طور مختصر به معضل تاریخ‌نگاری پل دزفول می‌پردازد تا نشان دهد اطلاعات موثق درباره تاریخ کهن و میانی پل بسیار ناچیز است. سپس دو بخش اصلی این کتاب به طور مشخص با اتکا بر سندپژوهی گسترده تلاش کرده تا سهمی در تاریخ‌نگاری جدید پل ساسانی دزفول داشته باشد و تصویری نسبتا روشن از وضعیت این پل در بازهٔ زمانی نیمه قرن هجدهم تا ۱۹۲۳ میلادی ارایه کند.

همچنین رضا مسعودی‌نژاد در آیین رونمایی این کتاب گفت: سال‌ها درگیر مطالعات این کتاب بودم و اطلاعات با جزییات زیادی توسط شرکت پل در اختیارمان قرار گرفت.

او افزود: این کتاب در سه بخش تنظیم شده است که بخش اول آن نگاهی نقادانه به تاریخ کهن پل دزفول دارد، بخش دوم شامل بررسی وضعیت پل قدیم دزفول براساس اسناد و گزارش‌های مختلف تاریخی است و بخش سوم به تناوب براساس کنسولیت، به تأسیس و مدیریت و انتقال شرکت پل دزفول تمرکز کرده است.

این نویسنده ضمن مهم دانستن پل باستانی اضافه کرد: این پل بخشی از یک نظام عظیم و تحول فن‌آوری آبیاری در دوره ساسانی است.

او در خصوص زبان این کتاب بیان کرد: در ابتدا کتاب به زبان انگلیسی تنظیم شد ولی در ادامه به زبان فارسی نیز آورده شد و در آن سعی شده است که لحن و شیوه روایت پژوهش را به خواننده منتقل کند و در مجموع این کتاب به دنبال تحقیق عمیق از پل دزفول است.

رضا مسعودی‌نژاد زاده شهرستان دزفول، ساکن لندن و فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته معماری از دانشکده هنرهای زیبای تهران و همچنین فوق‌لیسانس ریخت‌شناسی شهری از دانشگاه لندن است که در دو دهه گذشته به پژوهش میان تحولات شهر و آیین‌های مذهبی در ایران و هند مشغول بوده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها کتاب دزفول استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی ورزشی استانی شهرستانها استانی علمی و آموزشی منطقه مازندران زنجان استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی ورزشی تاریخ نگاری پل ساسانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۸۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!

تین نیوز

این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:

 "آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)

عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).

ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند! 

البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی  را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!

ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.

حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • ناشران خارجی به نمایشگاه آمدند
  • آثار تاریخی مکشوفه در گذر کمرزرین، گویاترین زبان تاریخ اصفهان است
  • بازیگر سینما و پیشنهاد کتابی مرموز
  • عکس معناداری که آذری جهرمی منتشر کرد
  • پیامی که پلیس روی صحفه اینستاگرام این بلاگر منتشر کرد
  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • تجمع دانشجویان فرانسوی مقابل مدرسه عالی روزنامه نگاری
  • عرضه دو تک نگاری خبرنگار ایرانی از افغانستان در نمایشگاه کتاب
  • نکوداشت محمدرضا سنگری در دزفول
  • ۶ سال زندان برای هکری که اطلاعات ۳۳ هزار بیمار را سرقت کرد